خانه ی من

وب نوشت های یاسر فریادرس

خانه ی من

وب نوشت های یاسر فریادرس

خانه ی من
طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دین» ثبت شده است

حضور کوچولوها در مسجد، مثل نسیم بهاری است! دوست داشتنی و لذت بخش؛ همیشه سعی کرده ام بچه هایی که مسجد می آیند را با روش هایی تشویق کنم. چون می دانم اگر امروز خودم دنبال خیلی خلاف ها نرفته ام به برکت همین است که از کودکی بچه مسجدی و بچه هیئتی بوده ام. 
یادم می آید سالهای کودکی فقط به عشق اینکه بین دو نماز، میکروفن را بدهند تا دعای فرج بخوانم، مسجد می رفتم. بالاخره نباید از یک بچه انتظار داشت که به خاطر ثواب نماز جماعت، به مسجد بیاید.
اما از همان روزها از یک سری پیرمرد اخمو که غالبا جایشان هم صف جلو بود بدم می آمد، کسانی که کارشان شده بود فراری دادن بچه ها از مسجد به خاطر سر و صدایشان! جماعتی که نمی توانستن درک کنند بچه ها باید بچگی کنند. 
امروز بعد از نماز ظهر، حاج آقا که بلند شد برای سخنرانی، یک بچه سه، چهار ساله دویید رفت روی منبر، یکی از همین گبرهای پرهیزگار شده بلند شد رفت کتفش را گرفت و به طرز وحشتناکی او را از بالای منبر کشید پایین! طفل معصوم هاج و واج به دور ورش نگاهی کرد، با گریه رفت آن طرف پرده پیش مادرش!
هرچقدر هم بعد از نماز کنار در ایستادم تا شاید از دل بچه در بیاورم زودتر از من رفته بودند.
حالا خدا می داند آن بچه بعد از این با چه ذهنیتی به مسجد نگاه می کند ...


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۰۱:۰۴
یاسر فریادرس

درهای مترو که باز شد، موج جمعیت به سمت صندلی های خالی ها حمله ور شد، در چند ثانیه فضای خالی حتی برای ایستادن هم پیدا نمی شد. طلبه ی جوانی که کنار من نشسته بود، شلوغی را که دید از جایش بلند شد و روبروی صندلی ایستاد و آرام گفت: "اگه کسی نمی تونه سرپا وایسه، اینجا جا هست"
به فاصله چند ثانیه صدایی از میان جمعیت گفت: 
سی ساله دارید با همین فیلما از مردم سواری میکشید!

مترو 
طلبه لبخندی زد و بی تفاوت سرش را پایین انداخت. چند لحظه بعد ترمز ناگهانی قطار جمعیت را غافلگیر کرد، طوری که جمعیت نیم متری به جلو حرکت کرد، پیرمردی این وسط با خنده داد زد : آقا دست تو جیب من نکنید هیچی توش نیست، دنبال جیب پور پول میگردید جیب حاج آقا هستش!

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۳۷
یاسر فریادرس

دو دقیقه جلوی در آپارتمان می ایستادی حداقل سه، چهار تا روحانی را زیارت می کردی! اگر گذرتان به "شهرک پردیسان" قم افتاده باشد، کاملا حرفم را تایید می کنید که وفور شیوخ در این خطه از شهر مقدس قم چقدر به چشم می آید!
حالا این را بگذارید جلوی یک شهر کوچک در فلان استان که سالهاست مسجدش به خاطر نداشتن روحانی نماز جماعت ندارد. مشکلات به وجود آمده عقیدتی و فرهنگی که ناشی از نبود یک مبلغ دینی هم که جای خود دارد! 

طلاب

علت اصلی این جدایی شاید علاقه همه طلاب به تحصیل تا آخر عمر آن هم در قم است، این در حالی است که خیلی از مکان های دیگر کشور به خاطر نبود روحانیت ضربه ی سنگینی خورده است! به قول یکی از اساتید: "همه که نباید آیت الله شوند و در قم بمانند، گاهی تکلیف می گوید یکی، دو سال تحصیل کفایت می کند که بروی و مبلغ اسلام باشی"
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۲ ، ۱۲:۴۹
یاسر فریادرس