در روزگاری که به سختی میشود یک فیلم داستانی را در سینما تا تیتراژ پایانی تحمل کرد، طبیعی است که اشتیاقی برای دیدن فیلم مستند روی پرده سینما وجود نخواهد داشت . چرا که اگر در سینمای داستانی همان گونه که از اسمش هم هویداست قصه گویی رسالت فیلمساز است اما در فیلم مستند، کارگردان چنین رسالتی را روی دوش خود نمیبیند.
در وهله بعد اگر مستندساز داستانگویی را هم مزیت بداند و بخواهد در فیلمش قصه بگوید، حقیقتی که مستند بر روی آن استوار است دست و پای او را میگیرد و نمیتواند مثل یک فیلمنامهنویس تخیلش را جلوی دوربین ظاهر کند.
اما اینکه یک مستندساز با سوژهاش آنقدر خوب همراه شود که یک قصه با کیفیت برای مخاطب ایجاد کند باید حیرتانگیز باشد و اینگونه میشود که وجه «واقعی بودن» هم به کمک قصه میآید و به سبب باورپذیری حداکثری، تاثیر آن را دو چندان میکند.