ایرانگرد؛ سهامدار کردن مردم در رسانه ملی
يكشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۲۵ ب.ظ
«رسانه ملی»، عبارتی است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از آن به عنوان شناسنامه خود یاد میکند؛ رسانهای که بر اساس همین ادعا باید آینهای از ملیت ایرانی باشد. در واقع در رسانه ملی، ملت سهامدار است و هر فردی بر اساس قومیت و سبک زندگیاش، سهمی از آنچه در رسانه منعکس میشود، دارد.
برای همین است که وقتی در یک میانبرنامه قومیتی تصویر خود را نمیبینید مساله تا مرز بحران پیش میرود و منجر به برخی اعتراضات در برخی مناطق میشود. حتی گاهی وقتها نمایش برخی مسائل اقوام نیز بحرانآفرین میشود، تصویری که اغلب اوقات از عدم اطلاع دقیق از حساسیتهای قومی و اطلاعات غیرواقعی عوامل برنامهساز رسانه ملی نشأت میگیرد. همین موضوع عدم درک صحیح و شناخت قومیتها باعث شده است کمتر برنامهسازی به فکر بازتاب همه ایران در رسانه ملی بیفتد و یک رسانه عمدتا «مرکزمحور» که دنبال دردسر هم نمیگردد به مخاطب شکننده تلویزیون ارائه شود.

نوروز امسال اما یک مجموعه مستند با تصاویر مسحورکننده و شگفتانگیز از ایران، گوشهای از وظیفه سنگین «گریز از مرکز» را عهدهدار شد. «ایرانگرد» با ارائه یک روایت دیدنی در روزهای نخستین بهار ثابت کرد تنها یک مستند در ژانر طبیعت و محیطزیست نیست. جواد قارایی که قبلا در مقیاس جمع و جورتر برای خودش مخاطبی دست و پا کرده بود، نوروز امسال با پروداکشن بهتر توانست مجموعهای را خلق کند که از هر جهت قابل تحسین باشد. تصاویر دلنشین، لحن دوستداشتنی، تدوین روان موسیقی زیبا، ایرانگرد را تبدیل به چیزی کرد که سابق بر این در مستندهای خارجی میشد دید. او در هر قسمت با دقت تمام گوشهای از کشور را برای روایت انتخاب میکرد و با لحنی که عشق و علاقه در پس آن نمایان بود مکان مورد نظر را به مخاطب نشان میداد. او با روحیه جستوجوگر خود هر سوالی را که ممکن است در ذهن مخاطب شکل بگیرد پاسخ میگوید.
در این کار تکبر هم ندارد و بسته به هر سوال یک کارشناس بومی را وارد روایت میکند تا جزئیات واقعیتر باشد. در ایرانگرد تصاویر به قدری بکر است که ممکن است خیلی از علاقهمندان به سفرهای توریستی را از سفر خارجی پشیمان کند و دل آنها را برای دیدن مناظر طبیعی و چهارفصل ایران به دست بیاورد. یکی دیگر از نکات مهم این مجموعه، متکلم وحده نبودن آن است؛ «ایرانگرد» در روایت دلنشینش پای حرف مردم مینشیند و گاهی با آنها آنقدر صمیمی میشود که تبدیل به یکی از آنان میشود. قارایی در مستندش سراغ مشکلات زیستمحیطی، سبک زندگی و حتی معیشتی مردم هم میرود اما بیان آن آنقدر دلسوزانه است که افراد محروم داستان، عزت نفسشان زیر سوال نمیرود، درست برعکس بسیاری از انعکاسهای تلویزیونی محرومیتهای موجود برخی از اقوام(!) مستند ایرانگرد در واقع سهم عشایر، سهم روستاییها، سهم کپرنشینان و سهم مستضعفان از رسانه ملی است؛ سهمی که مخاطب شمالی، جنوبی، شرقی و غربی کشور وقتی آن را میبیند با حرارتی شیرین بقیه را نیز دعوت به دیدن آن میکند. بیشک اگر تلویزیون قدر سهامدار کردن مردم از داراییهایش را بداند، میتواند خودش را با اطمینان بیشتری رسانه ملی بداند اگرنه «رسانه ملی» صرفا تبدیل به یک نام بیمایه خواهد شد.
۹۷/۰۱/۱۹